ابومعشر سندییاَبومَعْشَرِ سِندیی (سندی) (تولد رمضان ۱۷۰/مارس۷۸۷)، محدث، راوی برخی اخبار تاریخی و یکی از نخستین راویان سیره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) می باشد. ۱ - شناساییدرباره ابومعشر آگاهی چندانی در دست نیست. برخی اطلاعات پراکنده ضد و نقیض در مآخذ کهن نیز، بدون تغییر به مآخذ بعدی راه یافته و دستیابی به اطلاعی درست هر چند کوتاه در مورد او را دشوار ساخته است. ۲ - نامدر بیشتر منابع نام او را «نجیح» گفته اند [۱]
ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۳۰۹، به کوشش ادوخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۵م.
[۲]
یحیی بن معین، التاریخ، ج۳، ص۲۰۴، به کوشش احمد محمد نورسیف، مکه، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
[۳]
بخاری محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۴، ص۱۱۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
[۴]
مسلم بن حجاج نیشابوری، الکنی و الاسماء، ص۱۸۳، به کوشش مطاع طرابیشی، دمشق، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
، اما یکی از نوادگان او گفته است که نام و نسب نیایش، نخست «عبدالرحمن بن ولید بن هلال» بوده و سپس «نجیح» نامیده شده است. [۵]
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۲۸، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۶]
ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، ج۷، ص۴۳۵ که نام پدر او ابومعشر را عبدالرحمن آورده است، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۳ - خاستگاهدرباره خاستگاه ابومعشر نیز اختلاف است و ظاهراً چنین اختلاف و ابهامی در زمان خود او نیز وجود داشته است. برپایه گفته یکی از نوادگان او، [۷]
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۲۷ـ۴۲۸، قاهره، ۱۳۴۹ق.
وی اصلاً یمنی بود و در «واقعه یزید بن مُهلّب» در « یمامه » و « بحرین » به اسارت گرفته شد. نخست گروهی از قبیله بنی اسد وی را به غلامی گرفتند و سپس ام موسی ، همسر مهدی خلیفه عباسی ، او را خرید و آزاد کرد. [۸]
ابن قتیبه عبدالله بن مسلم، صالمعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
گفته شده که ابومعشر خود مدّعی انتساب به حنظلة بن مالک ، تیره بزرگی از تمیم بوده [۹]
کحاله عمررضا، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۱۰، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
، اما ولایش را در بنی هاشم بیشتر میپسندیده است [۱۰]
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۲۸، قاهره، ۱۳۴۹ق.
چنانکه او را مولای بنی هاشم نیز خوانده اند. [۱۱]
ابن عدی عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۷، ص۲۵۱۶، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۴ - نسببرخی محققان، [۱۲]
هروتیس یوسف، المغازی الاولی و مؤلفوها، ج۱، ص۹۷، ترجمه حسین نصّار، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۴۹م.
با توجه به تناقض میان نسبت سندی و یمنی، حدس زدهاند که پدر ابومعشر از سند به یمن مهاجرت کرده است، ولی باید به این نکته توجه داشت که در مآخذ تاریخی، به «واقعه» ای منسوب به یزیدبن مهلب در یمامه و بحرین اشاره نشده است.نسب «مدنی» وی نیز ظاهراً به سبب اقامت طولانی او در مدینه است. [۱۳]
ابن عدی عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۷، ص۲۵۱۶، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۱۴]
نجاشی احمد بن علی، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
۵ - تولدگفته شده که وی، ابوامامه اسعدبن سهل بن حنیف (د۱۰۰ق) را که احتمالاً از صحابیان بود، درک کرد، [۱۵]
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۲۷، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۱۶]
ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، ج۳، ص۵۱۷ـ۵۱۸، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۱۷]
ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، ج۷، ص۴۳۵، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
اما روایت او از سعید بن مسیب (د ح۹۵ق) [۱۸]
ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، ج۴، ص۲۴۶، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
که در صحیح ترمذی آمده، [۱۹]
ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، ج۴، ص۲۱۷، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۲۰]
ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، ج۴، ص۲۱۹، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
بعید به نظر میرسد، [۲۱]
ابن حجر عسقلانی احمد بن علی، لسان المیزان، ج۷، ص۴۸۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۱ق.
از این رو میتوان تولد او را در حدود ۹۰ قمری تخمین زد.۶ - اخذ حدیثابومعشر را پس از آنکه به مدینه آوردند، چنانکه خود گفته، در دکان خیاطی به شاگردی مشغول شد و چون برخی بزرگان تابعی همچون محمد بن قیس و سعید مقبری به آنجا آمد و شد میکردند، وی به کمک حافظه نیرومند خود، از آنان احادیث و اخبار میشنید. [۲۲]
ابوزرعه عبدالرحمن بن عمرو، تاریخ، ج۱، ص۵۸۱، به کوشش شکرالله قوچانی، دمشق، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
[۲۳]
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۲۸، قاهره، ۱۳۴۹ق.
اگرچه گفته شده که وی تنها احادیثی را که شنیده بود، بازگو میکرد و دیگران مینوشتند و به همین سبب او را « امّی » خوانده اند، [۲۴]
ابن عدی عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۷، ص۲۵۱۶، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
ولی از یک گفته خود او چنین برمی آید که حتی در خردسالی هم نوشتن میتوانسته است. [۲۵]
احمد بن حنبل، العلل و معرفة الرجال، ج۳، ص۴۸۷، به کوشش وصی الله عباس، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
از این رو بعید نیست که نسبت امی بودن وی طعن باشد.۷ - ادامه تحصیلبه هر روی وی آن اندازه مشهور بود که وقتی در ۱۶۰ قمری مهدی خلیفه عباسی اندکی پس از آغاز خلافتش به مدینه آمد، او را با خود به عراق برد و گرامی داشت و به ادامه فعالیت علمی تشویق کرد. [۲۶]
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۲۷، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۲۷]
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۲۸، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۲۸]
ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، ج۷، ص۴۳۹، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۸ - وفاتابومعشر در بغداد درگذشت و گفته شده است که پیش از مرگ به اختلال حواس و ناتوانی شدید دچار شده بود. [۲۹]
ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۳۰۹، به کوشش ادوخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۵م.
[۳۰]
عقیلی محمد بن عمرو، الضعفاء الکبیر، ج۴، ص۳۰۸، به کوشش عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۳۱]
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۲۹، قاهره، ۱۳۴۹ق.
هارون الرشید که از خلافت او چند ماهی بیش نمیگذشت، بر پیکر ابومعشر نماز گزارد. او را در گورستان بزرگ بغداد به خاک سپردند. [۳۲]
ابن حبان محمد، المجروحین، ج۳، ص۶۰، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
۹ - مشایخ و راویانابومعشر به جز محمد بن کعب قرظی و محمد بن قیس ، از نافع مولای ابن عمر، محمد بن منکدر و هشام بن عروة حدیث روایت می کرد [۳۳]
بخاری محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۴، ص۱۱۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
[۳۴]
بحشل اسلم بن سهل، تاریخ واسط، به کوشش کورکیس عوّاد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۳۵]
ابن ابی حاتم عبدالرحمن بن محمّد، الجرح و التعدیل، ج۴، ص۴۹۴، حیدرآباد دکن، ۳۷۲، ۱۹۵۳م.
[۳۶]
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۲۷، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۳۷]
ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، ج۵، ص۹۵، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۳۸]
ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، ج۵، ص۹۷، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
و فرزندش محمد و نیز یزید بن هارون و محمد بن عمر واقدی و برخی دیگر از او روایت کرده اند. [۳۹]
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۲۷، قاهره، ۱۳۴۹ق.
۱۰ - جایگاه رجالیبا این همه، رجال شناسان بسیاری او را به سهل انگاری در اسناد متهم کرده و در روایتِ حدیث « ضعیف » دانسته اند. [۴۰]
ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۳۰۹، به کوشش ادوخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۵م.
[۴۱]
نسائی احمد، کتاب الضعفاء و المتروکین، ج۱، ص۲۴۲، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۴۲]
عقیلی محمد بن عمرو، الضعفاء الکبیر، ج۴، ص۳۰۸، به کوشش عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۴۳]
ابن حجر عسقلانی احمد بن علی، الاصابة، ج۴، ص۲۱۶، قاهره، ۱۳۲۸ق.
[۴۴]
جورقانی حسین بن ابراهیم، الاباطیل و المناکیر، ج۲، ص۸۹، به کوشش عبدالرحمن عبدالجبار فریوائی، بنارس، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۳م.
رجال شناس مشهوری همچون یحیی بن معین او را در روایت موثق نمیدانسته است، [۴۵]
یحیی بن معین، التاریخ، ج۳، ص۱۶۰، به کوشش احمد محمد نورسیف، مکه، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
[۴۶]
ابن عدی عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۷، ص۲۵۱۶، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
ولی برخی دیگر، به رغم ایرادی که به سهل انگاری در اسناد بر او داشته اند، بر « صدوق » بودن وی صحه گذارده اند. [۴۷]
ابن شاهین عمر بن احمد، تاریخ اسماء الثقات کوشش عبدالمعطی امین قلعجی، ج۱، ص۳۳۶، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
طوسی [۴۸]
طوسی محمد بن حسن، رجال، ج۱، ص۳۲۵، به کوشش محمد کاظم کتبی، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
ابومعشر را ظاهراً بیشتر به سبب تقارن زمانی، در زمره اصحاب حضرت صادق (علیهالسلام) نام برده است.بعدها نسبتِ «معشری» به چند نفر از اعضای خاندان ابومعشر اطلاق شد. [۴۹]
سمعانی عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۲، ص۳۴۹، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
۱۱ - آثاردو اثر مهم به او نسبت داده شده است که عبارتند از: ۱۱.۱ - المغازی۱. المغازی . [۵۰]
ابن ندیم الفهرست، ج۱، ص۱۰۵.
در حقیقت آنچه موجب شهرت ابومعشر شده، روایت هایی است که او در سیره پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل کرده است. وی یکی از نخستین کسانی است که بدین کار دست زده، اما ظاهراً شهرت سیره ابن اسحاق ، مانع رواج بیشتر روایات ابومعشر در این باب شده و این امر البته نمیتواند با عدم اعتمادی که رجال شناسان به روایت های او ابراز میداشته اند، بی ارتباط باشد. با این همه، احمد بن حنبل دانش او را در «مغازی» ستوده است. [۵۱]
ابن ابی حاتم عبدالرحمن بن محمّد، الجرح و التعدیل، ج۴، ص۴۹۴، حیدرآباد دکن، ۳۷۲، ۱۹۵۳م.
بیشترین نقل ها را در باب روایات مغازی ابومعشر، می توان در اثر واقدی [۵۲]
واقدی محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۱۴۹، به کوشش مارسدن جوئز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۵۳]
واقدی محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۱۹۹، به کوشش مارسدن جوئز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۵۴]
واقدی محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۴۱، به کوشش مارسدن جوئز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۵۵]
واقدی محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۵۷۱، به کوشش مارسدن جوئز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۵۶]
واقدی محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۳۱، به کوشش مارسدن جوئز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۵۷]
واقدی محمد بن عمر، المغازی، ج۳، ص۸۸۵، به کوشش مارسدن جوئز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۵۸]
واقدی محمد بن عمر، المغازی، ج۳، ص۹۲۲، به کوشش مارسدن جوئز، لندن، ۱۹۶۶م.
یافت.بلاذری نیز چند بار به او استناد کرده [۵۹]
بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۱، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۶۰]
بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۵۸، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۶۱]
بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۵۸، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۶۲]
بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۶۸، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
و چند نقل ارزشمندِ دیگر همو [۶۳]
بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۰۵، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۶۴]
بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۱۲، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۶۵]
بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۱۵، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۶۶]
بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۲۲، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۶۷]
بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۲۳، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
دارای جنبه مقایسه ای است، میان روایات ابن اسحاق و ابومعشر.فرزند او محمد، المغازی پدرش را روایت کرد [۶۸]
ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، ج۷، ص۴۳۶، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
و خطیب بغدادی نیز بر اجازه روایت این کتاب دست یافت.۱۱.۲ - المبعث۲. المبعث . ابوالعلاء معری [۶۹]
ابوالعلاء معر احمد بن عبدالله، رسالة الغفران، ج۱، ص۵۱۰، به کوشش عایشه عبدالرحمن، قاهره، ۱۹۷۷م.
از کتاب المبعث ابومعشر نام برده و به آن استناد کرده است که میتوان آن را جزئی کوچک تر از المغازی وی در سیره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دانست.۱۱.۳ - التاریخ۳. التاریخ یا تاریخ الخلفاء ، که خطیب بغدادی اجازه روایت این کتاب را نیز دارا بوده است. [۷۰]
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۴۳، قاهره، ۱۳۴۹ق.
در مآخذ کهن از انتساب چنین کتابی به او یاد نشده، ولی در نقل حوادث تاریخی بسیاری، به ابومعشر استناد شده است. [۷۱]
احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۷۴، قاهره، ۱۳۱۳ق.
[۷۲]
جاحظ عمرو بن بحر، البیان و التبیین، ج۱، ص۳۰۹، به کوشش حسین سندایی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۷۳]
اخبار الدولة العباسیة، به کوشش عبدالعزیز دوری، عبدالجبار مطلبی، بیروت، ۱۹۷۱م.
معمولاً این اخبار را اسحاق بن عیسی از ابومعشر نقل کرده و خاصه بسوی ، [۷۴]
بسوی یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۱۱۶، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۱۹۷۴م.
[۷۵]
بسوی یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۱۹۷۴م.
[۷۶]
بسوی یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۱۵۸، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۱۹۷۴م.
طبری [۷۷]
طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۳۲.
[۷۸]
طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۳۶.
[۷۹]
طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۴۳.
و ازدی ، [۸۰]
ازدی یزید بن محمد، تاریخ الموصل، به کوشش علی حبیبه، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
[۸۱]
ازدی یزید بن محمد، تاریخ الموصل، به کوشش علی حبیبه، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
[۸۲]
ازدی یزید بن محمد، تاریخ الموصل، به کوشش علی حبیبه، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
[۸۳]
ازدی یزید بن محمد، تاریخ الموصل، به کوشش علی حبیبه، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
از این طریق از آگاهی های تاریخی ابومعشر سود بسیار برده اند.البته این نقل ها تنها مشتمل بر برخی اطلاعات جزئی درباره رویدادهایی مانند خلافت یافتن یا مرگ یکی از خلفاء یا امارت حج در هر سال است. [۸۴]
طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۴۱۸.
[۸۵]
طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۴۲۶.
[۸۶]
طبری، تاریخ الطبری، ج۶، ص۶۱۷.
[۸۷]
طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۱.
[۸۸]
طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۳۵.
[۸۹]
طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۰۰.
[۹۰]
طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۲۸.
۱۱.۳.۱ - جایگاهظاهراً همین اطلاعات را واقدی نیز در کتاب های تاریخی خود آورده است که در برخی موارد، نشان از اعتبار بیشتر ابومعشر دارد. [۹۱]
واقدی محمد بن عمر، المغازی، ج۷، ص۹۱، به کوشش مارسدن جوئز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۹۲]
واقدی محمد بن عمر، المغازی، ج۷، ص۴۲۰، به کوشش مارسدن جوئز، لندن، ۱۹۶۶م.
در این موارد، اطلاعات تاریخی ابومعشر یکی از مهم ترین مآخذ طبری بوده است. واپسین مورد از این اطلاعات به چند ماه پیش از مرگ ابومعشر (ربیع الاول۱۷۰)، در مرگ هادی خلیفه عباسی بازمی گردد. [۹۳]
بسوی یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۱۶۱، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۱۹۷۴م.
[۹۴]
طبری، تاریخ الطبری، ج۸، ص۲۱۳.
[۹۵]
ازدی یزید بن محمد، تاریخ الموصل، به کوشش علی حبیبه، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
۱۱.۴ - کتابی در واقعه حرّه۴. نجاشی [۹۶]
نجاشی احمد بن علی، رجال، ج۱، ص۴۵۷، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
کتابی در واقعه حرّه به ابومعشر نسبت داده که نواده وی داوود بن محمد ابی معشر از او نقل کرده است و اکنون نشانی آن در دست نیست.۱۲ - فهرستمنابع(۱) ابن ابی حاتم عبدالرحمن بن محمّد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۳۷۲، ۱۹۵۳م. (۲) ابن حبان محمد، المجروحین، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م. (۳) ابن حجر عسقلانی احمد بن علی، الاصابة، قاهره، ۱۳۲۸ق. (۴) ابن حجر عسقلانی احمد بن علی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۱ق. (۵) ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، به کوشش ادوخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۵م. (۶) ابن شاهین عمر بن احمد، تاریخ اسماء الثقات کوشش عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۷) ابن عدی عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۸) ابن قتیبه عبدالله بن مسلم، صالمعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. (۹) ابن ندیم الفهرست. (۱۰) ابوزرعه عبدالرحمن بن عمرو، تاریخ، به کوشش شکرالله قوچانی، دمشق، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م. (۱۱) ابوالعلاء معر احمد بن عبدالله، رسالة الغفران، به کوشش عایشه عبدالرحمن، قاهره، ۱۹۷۷م. (۱۲) احمد بن حنبل، العلل و معرفة الرجال، به کوشش وصی الله عباس، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۱۳) احمد بن حنبل، مسند، قاهره، ۱۳۱۳ق. (۱۴) اخبار الدولة العباسیة، به کوشش عبدالعزیز دوری، عبدالجبار مطلبی، بیروت، ۱۹۷۱م. (۱۵) ازدی یزید بن محمد، تاریخ الموصل، به کوشش علی حبیبه، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. (۱۶) بحشل اسلم بن سهل، تاریخ واسط، به کوشش کورکیس عوّاد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۱۷) بخاری محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م. (۱۸) بسوی یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۱۹۷۴م. (۱۹) بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م. (۲۰) جاحظ عمرو بن بحر، البیان و التبیین، به کوشش حسین سندایی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م. (۲۱) جورقانی حسین بن ابراهیم، الاباطیل و المناکیر، به کوشش عبدالرحمن عبدالجبار فریوائی، بنارس، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۳م. (۲۲) خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق. (۲۳) ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۲۴) سمعانی عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. (۲۵) طبری، تاریخ الطبری. (۲۶) طوسی محمد بن حسن، رجال، به کوشش محمد کاظم کتبی، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م. (۲۷) عقیلی محمد بن عمرو، الضعفاء الکبیر، به کوشش عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۲۸) کحاله عمررضا، معجم قبائل العرب، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۲۹) مسلم بن حجاج نیشابوری، الکنی و الاسماء، به کوشش مطاع طرابیشی، دمشق، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۳۰) نجاشی احمد بن علی، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق. (۳۱) نسائی احمد، کتاب الضعفاء و المتروکین، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۳۲) واقدی محمد بن عمر، المغازی، به کوشش مارسدن جوئز، لندن، ۱۹۶۶م. (۳۳) هروتیس یوسف، المغازی الاولی و مؤلفوها، ترجمه حسین نصّار، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۴۹م. (۳۴) یحیی بن معین، التاریخ، به کوشش احمد محمد نورسیف، مکه، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م. ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابومعشر سندی»، ج۶، ص۲۵۶۳. |